معماری ايران در دوره قاجاريه و معاصر:در دورهی قاجاريه شيوهی جديدی در معماری ايجاد شد و معماران اين زمان نيز دنبالهرو معماران صفويه بودهاند، هنر معماری اين زمان با مقايسه با دورهی صفويه بسيار ضعيف شمرده ميشود. تنها در زمان حكومت طولانی ناصرالدين شاه قاجار به دليل نفوذ هنر باختري، هنر معماری همچنين صنايع ظريف مانند گچبري، آيينهكاری و كاشیكاری رونق يافت و تا اندازهای معماران ما در اين زمان از هنر اروپايی تقليد ميكردند. ارتباط بيشتر ايران با غرب، معماران ايرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ايران را با روشبينی و توجه خاصی با عوامل معماری خاور درآميزند و آثاری به وجود آورند كه از نظر هنری دل پسند باشد.
سر سرای ورودی با پلكانهايی كه از وسط اين سرسرا آغاز ميشود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل يك ديگر به بالا ادامه مييابد، تاثير معماری كشور روسيه است و از اواسط سلطنت ناصرالدين شاه به بعد رواج يافت. معماری خارجی با طرح های تزيينی ايرانی از قبيل كاشی كاري، آيينهكاري، گچبری و ازارهبندی از كاشي، توام شد و گوشهای از معماری عصر قاجاريه را نشان ميدهد.
ايجاد زيرزمينها با طرحهای زيبا و پوششهای ضربی آجري، تعبيه حوضخانهها، رواج بادگير برای خنك كردن فضاها واحداث تالارهای بزرگ با شاهنشينها و غرفهها و گوشوارهها همه و همه به صورت دل پسندتری درآمد. ساختن بادگيرها در ابتدا ساده و فقط شامل يك دهانهی هواكش مزين به كاشيكاريهای زيبا بود. سپس به تدريج مراحل كمال را پيمود. چنان كه صورت تكامل يافتهی آنها، دو طبقه و از چهار جهت دارای هشت دهانهی هواكش است و جريان باد و هوا را از اين دهانهها به داخل ساختمان هدايت ميكند.در معماری كاخسازي، ساختن بادگيرهای مزين به كاشيكاری و قبهی طلا در عمارت، ركنی از معماری اصيل ايرانی بوده است.
بناهای مسكونی دورهی قاجار (به جز كاخهای سلطنتي) با طرحی شامل اتاق مركزی، ايوان (با دو ستون در برابر آن) و اتاقهای كوچكتر واقع در اطراف اتاق مركزی به صورتهای ساده يا مفصل، همه به شيوهی معماری اصيل ايران در ادوار قديم بوده كه در اين دوره با ابتكارات جديدتر به صورتی دل چسب و نيكو تكميل شدهاند. كاشيهای منقوش دورهی قاجاريه، اغلب ناچيز و از نظر هنری فقيرند و تنها تقليدی ناقصاند از كارهای قرن گذشته.
با آن كه ناصرالدين شاه عدهای از نقاشان را برای تحصيل مطالعه به موزههای رُم و پاريس فرستاد، و كسانی از اين نقاشان در هنر خود پيشرفتی كردند، اما كارگران سادهی كاشيساز نميتوانستند به خوبی از آثار آنها استفاده كنند، با اين وجود به قول ناصرالدين شاه هنر كاشيسازی «متجدد» شد.در تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاريه ديده ميشود. يكی مقبرهی حضرت عبدالعظيم در شهر ری است كه بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعهی اين مكان مقدس دارای سر درب و ايوان آيينهكاری رفيع و چندين صحن و گنبد طلايی و دو منارهی كاشيكاری و رواق و ضريح و مسجد است.
بناهای ديگر قابل توجه «عصر قاجاريه»، مسجد امام (شاه يا سلطاني) و مسجد سپهسالار (مطهري) تهران است. ساختمان مسجد سپهسالار شامل جلوخان وسيع، سر درب و منارههای كاشيكاري، هشتي، صحن، حجرات دو طبقه با ستونهای سنگی زيبا و شبستان است. با اين كه اغلب كاشيكاريهای اين مسجد، از كاشی هفت رنگ است، ولی بعضی نمونههای كاشيكاری معرق هم ديده ميشود. رنگ كاشيها بيشتر قرمز و صورتی و سفيد است. در حالی كه در آفتاب درخشان ايران، رنگهای قديم مانند فيروزهای و سورمهای مطلوبتر است.
علاوه بر معماری مذهبی كه از صفويه پيروی شده است و معماری كاخسازی و ساختمانهای مسكونی كه آميزش عوامل معمار ايرانی و اروپايی را به حالتی بسيار دل نشين نشان ميدهد، مانند عمارت كلاه فرنگي، كاخ سرخه حصار، كاخ شمس العماره، كاخ گلستان، تيمچههای وسيع و زيبای اين دوره خود نشاندهندهی شاهكارهای ماهرانهای از استادان هنر معماری قرن سيزدهم است.از دورهی قاجار، تيمچه و بازارهای وسيع با پوششهای خوبی در تهران و شهرستانهای بزرگ موجود است. كه از نظر هنر آجركاری و كاشيكاری و چه از نظر وسعت دهانهی طاقها قابل تحسين و ستايشاند.معماری در دورهی پهلوی تنوع چشمگيری نداشته است.
با ورود مصالح جديد ساختمانی مانند آهن، بتون و غيره و نيز آمدن مهندسان خارجی به ايران – مهندسانی كه به پيشينهی پرافتخار معماری كشور ما آشنايی نداشتند و بازگشت ايرانيانی كه در خارج از وطن تحصيل هنر معماری كرده و نخست تحت تاثير معماری خاور بودند، دگرگونی شگرفی در هنر معماری ايران پديد آورد. با همهی زيبايی كه اين نوع معماريها به قيافهی شهرهای ايران بخشيد، متاسفانه غالبا جنبهی تقليد از شيوههای معماری خاور بر تبعيت از هنر اصيل ايرانی يا ابداع شيوهی جديدی در معماری ايران، ترجيح داده شد. با اين وجود، در بعضی از موارد، ناچار از تمايل به تزييناتی به سبك ايرانی شدهاند.
بناهايی چون كاخهای سعدآباد، كاخ مرمر در تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران (سابق) عمارت شهرباني، دبيرستان البرز، كاخ وزارت امور خارجه و سر درب باغ ملی و عمارت پست، گواه اين مدعاست. اين طريق معماری بدون توجه به عوامل اقليمی و پيشينهی معماری ايران هنوز ادامه دارد.به طور كلی ايرانيان در طول تاريخ پرفراز و نشيب فرهنگ خود، پيوسته به آفرينشهای ديگر اقوام و ملل توجه هوشمندانه داشتهاند و كوشيدهاند از تجربههای آنان بهره ببرند و فرهنگ خود را به خوبی منتقل كنند. اين انديشه و ظهور آفرينشهای خيرهكننده هنرمندان و پيشهوران اين سرزمين در بناهای شگفتانگيز و به ويژه دست ساختههای بسيار زيبا، خاورشناسان و باستانشناسان نامی را، سالهاست كه راهی اين ديار كرده است.
در نتيجهی همين پژوهشهای ارزشمند، فرهنگ و هنر ايران به دنيا معرفی شد - كه البته اين معرفی گاه خالی از شائبههايی - نبوده است.میتوان گفت كه بخش عمدهای از پديدههای موجود در عالم معماری با توجه به مدارک و اسناد موجود، در فلات ايران خلق شدهاند. میدانيم كه مغرب زمين همواره به معماری گوتيك فخر كرده است و به اعتباری مهمترين شاهكارهای هنری معماری مغرب زمين به اين سبك تعلق دارد. جالب است كه معماری گوتيك را ملهم از معماری ايران ميدانند. دربارهی پديدههای معماری كه در ايران پيش از اسلام آفريده شده و طی قرنها تحول و تكامل يافته و به ديگر سرزمينها انتقال يافته، ميتوان نمونههايی ياد كرد؛ مانند كاربرد انواع قوسها و از آن جمله طاق ضربی از هزارهی دوم پيش از ميلاد در امر پوشش فضاهای معماری – پديدهی ارزندهای – است كه در اين سرزمين بنياد گرفته است.
خلق گنبد بر روی پايهی چهارگوش از ابتكارهای استثنايی استكه در اين سرزمين به وجود آمده و منشا دگرگونی اساسی دركار معماری جهان شده است. ايوان نيز كه يكی از پديدههای شگرف دورهی اشكانی است، در پی كاربرد وسيع و موفق آن در معماری ساساني، در دورهی اسلامی همچنان مورد توجه قرار گرفت و برای هر چه بيشتر شكوهمندی شبستان گنبددار، به اعتباری ديگر به مقابل شبستانهای گنبددار افزوده ميشود. بايد نخستين و مهمترين عامل در پيشرفت هنر ايران را فرهنگی و تمدنهای گوناگون و گاه متضادی دانست كه پيوسته مردم ايران با آنها در تمامس بودهاند. ديگری مربوط است به حس زيبايی و جمال در ايران و عامل ديگر، وجود سنتهای متراكم كه هر نسلی تجربهها و سليقههای نسل پيشين را حفظ كرده و خود به كار برده است.
آخرين عامل واقعی، حمايت بيدريغ و شورانگيز حاميان هنر بوده است، يعنی صاحبان مال و هنردوستان كه به هنرمندان فرصت هنرنمايی دادند.
نظرات شما عزیزان:
|